نمایش همه
  • سینمای مرگ ۱۳۹۷-۱۱-۰۸ ۱۰:۳۹

    مواجهه سینما و مرگ؛

    سینما و شیفتگی مرگ

    تصادفی نیست که امروزه اسطوره ‏های فوتبال، همپای الهگانِ عالمِ سینما می‌‏درخشند. به همین‏ ترتیب، دیگر هیچ فرقی میان کاشته‏ کریس رولاندو و «پلکان اودسا» نیست. این به معنی ناپدیدی است. پایانِ استعاره. در واقع، منطقه‏ سایه به‌منزله‏ بُعد برسازندۀ استعاره است که استعاره، به حکمِ مرگ و برای اثربخشی نباید از آن تخطی کند.

  • رئیسیان ۱۳۹۷/۱۰/۱۵

    گفت‌وگو با علیرضا رئیسیان در مورد سینمای شاعرانه؛

    سینمای شاعرانه محدود به فرم‌های کلاسیک نیست

    منتقد ما اصلاً درکی از سینمای شاعرانه ندارد. چطور ممکن است چنین سیستمی تلاش‌های فردی را ببیند و آن را نقد کند؟ در سینمای جهان، کسی نمی‌آید مثلاً در نقد آثار تارکوفسکی، برگمان یا آنتونیونی، الفاظ رکیک به کار برد. ژیژک راجع‌به کیشلوفسکی حرف می‌زند، نه یک منتقد جوان و تازه‌کار.

  • شب های روشن ۱۳۹۷-۰۹-۲۴ ۱۰:۰۲

    نگاهی به سینمای شاعرانه (۲)؛

    تماشاگر سینمای شاعرانه باید تماشاگری اندیشمند باشد

    در کشور ما واکنش‌های برخی از منتقدین، پژوهشگران و فیلم‌سازان به پدیده‌ای به نام «سینمای شاعرانه» تهاجمی و منفی است. چند ماه پیش در مصاحبۀ یکی از فیلم‌سازان مشهور و پرتجربه خواندم که گفته بود «این اصطلاحِ سینمای شاعرانه مزخرف است.» برخی نیز اصرار دارند که اصلاً چنین چیزی وجود ندارد؛ با این نگرش‌ها نمی‌شود پدیده‌ای آشکار در تاریخ سینمای ایران و جهان را انکار کرد.

  • فرشته حکمت ۱۳۹۷-۰۹-۱۸ ۱۳:۱۲

    سینمای شاعرانه چیست و نسبت آن با سینمای ایران کجاست؟ (۱)؛

    سینمای شعر، سینمای اندیشه

    ساده‌ترین پندار این است که فیلم شاعرانه را فیلمی بدانیم که برخوردار از دیالوگ‌ها یا مونولوگ‌های شاعرانه باشد؛ مثلاً در مورد «خانه سیاه است»، برداشت می‌شود که چون فروغ فرخزاد یک شاعر است و بخشی از نریشن این فیلم را شاعرانه نوشته، پس این فیلم به اعتبار نریشن شاعرانه‌اش و به اعتبار شاعر فیلم‌سازش فیلمی شاعرانه است؛ پس کسی می‌تواند فیلم شاعرانه بسازد که خودش شاعر کلمه باشد؛ همۀ این‌ها برداشت‌های نادرستی است.

  • صابر ابر ۱۳۹۷-۰۹-۱۳ ۱۰:۲۷

    نگاهی به سلبریتیزه شدن فرهنگ ایرانی؛

    بحرانِ کنش، جولانِ نمایش

    فرهنگ سلبریتی، هم‌آغوش امر محتومِ واقع و مُهر تأییدی بر زوال ایماژهای فرهنگی در بستر لغزان تجربۀ زیسته است؛ تجربۀ داغ و گداخته‌ای که زیر فشار واقعیت، هستیِ فروزانش به تاراج رفته است. در این میان می‌شود به مدد فانتزیِ سلبریتی‌وار، چراغی برافروخت که شعاع نورش حتی «تا هفت خانه آن‌ورتر» هم نمی‌رود، در قالب تعریف یک پروژۀ فرهنگی غلط‌انداز با کلی آب‌وتاب و شناسنامۀ عریض و طویل که بوی سنت‌گرایی و مادرانگی و غذاهای خانگی بدهد.

  • واکنش پنجم ۱۳۹۷-۰۸-۱۹ ۱۰:۱۸

    واکاوی و تفسیر مفاهیم مرکزی دو اثر سینمایی تهمینه میلانی؛

    زمین خشونت، آسمان حقوق و میدان جامعه

    میلانی تلاش دارد تا در دو فیلم «ملی و راه‌های نرفته‌اش» و «واکنش پنجم» ساختارهای حقوقی را در ارتباط با خشونت به چالش بکشد و در پرتو به چالش کشیدن این ساختارها به نقد اجتماعی دست بزند. دیدگاه میلانی در این دو فیلم بر رابطۀ دیالکتیکی میان حقوق و جامعه مبتنی است. حق‌وحقوق شهروندی (در اینجا حقوق زنان) بدون بسترهای اجتماعی و فرهنگی به‌نوعی ایستایی و عدم نتیجه‌بخشی مبتلاست و آزادی عمل اجتماعی و اعتبار و شأنیت فردی، بدون توجه و شناخت حقوقی ناقص است. حقوق و جامعه در این دو اثر سینمایی، حیاتی وابسته و پیوسته دارند.

  • تئاتر ۱۳۹۷-۰۸-۱۰ ۰۹:۴۹

    نگاهی به تئاتر ملاقات با مرد دوزخی؛

    عاشورا به روایت برشت

    معمول و معقول آن است که در درام قهرمان و ضد قهرمان – پروتاگونیست و آنتاگونیست -  است که قصه را پیش می برد و کشمکش بین این دو تعلیق ایجاد می کند، اما در نمایش اخیر قهرمان همان ضد قهرمان است، هرچند بخشهایی از نمایش قهرمانی به نمایش در می آید ولی در نهایت او نیز قهرمان نیست، و این خاصیت و ویژگی نمایشنامه این اثر است، فضای ذهنی نمایشنامه سرشار از شماتت خویشتن است گویی نویسنده جدالش با خویشتن را به صورت قصه ای روایت کرده است و در هر لحظه به خودش نهیب می زند.

  •  میشل لنگفورد ۱۳۹۷-۰۷-۲۹ ۱۰:۱۳

    گفت‌وگوی  فرهنگ امروز با میشل لنگفورد؛

    سینمای ضدرئالیستی آدم‎های مطرود و بیگانه

    هانکه و شهیدثالث هر دو به جنبه‎های تاریک جامعه و انواع وضعیت‎های اجتماعی‎ای که منجر به بدبینی و بیگانگی می‎شوند علاقه‌مندند؛ هر دو روی جراحات جامعه انگشت نهاده و زیبایی‎شناسی‎های متمایزی را بسط می‎دهند که هم‎قد همین مضامین هستند. غیر از هانکه، به نظر من شهیدثالث تأثیر مهمی روی بسیاری از فیلم‌سازان ایرانی داشت، ازجمله عباس کیارستمی‎ای که نخستین فیلم‎هایش مثل خانۀ دوست کجاست خیلی شبیه فیلمی مثل یک اتفاق ساده است.

  • سینما ۱۳۹۷-۰۷-۰۸ ۱۱:۰۶

    در نسبت دیالکتیک و سینما؛

    آسوده باشید، همه‌چیز غیرواقعی است!

    در جریان ساخته شدن یک فیلم دوربین جای «سوژه» را اشغال می‌کند و در برابر واقعیت خاص خود قرار می‌گیرد. دوربین «قاب» خود را انتخاب و از آن منظر واقعیت خویش را تجربه می‌کند و آن را به تصویر می‌کشد. دوربین ناظری است که می‌تواند واقعیت پیشِ روی خود را به‌گونۀ خاصی به تصویر بکشد. این قاب‌بندی و این تجربۀ تصویری و نظاره کردن واقعیت از منظری خاص، در فیلم‌های مستند هویداست. اما در جریانِ ساختن یک فیلم سینمایی، واقعیت غالباً چیزی است که ساخته می‌شود.

  • کیارستمی ۱۳۹۷/۰۷/۰۱

    گفت و گو با صالح نجفی درباره سینمای کیارستمی؛

    فلسفی‌بودن سینمای کیارستمی را کجا باید جست‌وجو کنیم؟

    اگر کیارستمی فیلمساز مهم فلسفی است علت اصلی این است که از یک وضعیت مشخص تاریخی برآمده و صادقانه با این وضعیت تاریخی برخورد کرده، ما در موقعیت تاریخی‌یی نیستیم که داستان‌نویسی بگوید خیلی به بکت علاقه دارد و شروع کند در فارسی مانند بکت نوشتن. این یک دروغ است.

  • مغول ها ۱۳۹۷/۰۶/۰۴

    گفت‌‍وگو با محمد شیروانی در باب سینمای آوانگارد (۲)؛

    آوانگاردیسم یعنی خطر کردن

    فیلم‌سازان پیشرو ایران حول یک محور جمعی مثل چیزی که در سینمای پیشرو فرانسه و آلمان بوده ظاهر نشده‌اند، بلکه هرکس ساز خودش را زده است و این به معنای یک اشکال نیست. هر سینماگر پیشرو ایرانی آمده که یک فاصله‌گذاری با سینمای بدنه انجام دهد که این رویکردها از ابتدای دهۀ ۴۰ آغاز شده و همان‌طور که می‌دانید دهۀ ۴۰ یک دهۀ باشکوه در ادبیات معاصر ما هم هست.

  • شیروانی ۱۳۹۷/۰۵/۲۹

    گفت‌‍وگو با محمد شیروانی در باب سینمای آوانگارد (۱)؛

    تاریخ سینما یعنی تاریخ امرِ نو

     از نظر من تاریخ سینما یعنی همان تاریخ آوانگاردیسم، در واقع تاریخ امر نو. ما وقتی از تاریخ سینما حرف می‌زنیم مدام داریم به جریان‌هایی اشاره می‌کنیم که درگیر امر نو بودند و سعی داشتند عادت معمول را به چالش بکشند؛ پس وقتی از امر نو یا همان آوانگاردیسم حرف می‌زنیم آن چیز دیگر سنت نیست.

  • علی حاتمی ۱۳۹۷-۰۵-۲۳ ۱۲:۰۷

    نگاهی به سینمای علی حاتمی؛

    تاریخ مصور یا چهل تکۀ تاریخی؟

    حاتمی بارها این موضع را تکرار کرده است که بیش از تاریخ خود را ملزم به «رعایت مبانی درام» می‌دانسته و همواره کوشیده است که «تاریخ را به قواره درام دربیاورد». این در حالی است که منتقدان می‌گویند در برخی از این دستکاری‌های تاریخی، در نهایت چیزی هم عاید «درام» نشده است.

  • تلویزیون ۱۳۹۷-۰۵-۱۴ ۰۹:۴۰

    نقدی بر عملکرد صداوسیما؛

    جامعه‌پذیری کازینو

    بحث ما بیشتر وجه فرهنگی قضیه است و اینکه کشورهای توسعه‌یافته تلاش می‌کنند فرهنگ کوشش و مبارزه برای دست یافتن به اهداف را در میان نسل‌های مختلف ترویج دهند؛ اما در ایران، تلویزیون به‌عنوان یکی از رسانه‌های نسبتاً قدرتمند جامعه‌پذیری در پی جا انداختن فرهنگ پول آسان و فرهنگ کازینویی است.

  • صمدیان ۱۳۹۷-۰۵-۰۶ ۱۰:۱۴

    به یاد عباس کیارستمی، مروری بر فیلم «۷۶ دقیقه و ۱۵ ثانیه»؛

    همه فیلم ببینیم؛ ۷۶ دقیقه و ۱۵ ثانیه

    به ‌نظر می‌رسد این فیلم، فیلمی است برای روز مبادا، فیلمی که از همان لحظۀ اول انتظار را در جان و روح مخاطب می‌اندازد تا لحظه‌ای که او آن را ۷۶ دقیقه و ۱۵ ثانیه دیده است ولی باز منتظر است. شاید که سیف‌الله صمدیان از راش‌های دیگر چند تا دیگر فیلم دربارۀ کیارستمی و از کیارستمی و برای کیارستمی بسازد.

  • زاکربرگ ۱۳۹۷-۰۴-۰۹ ۱۰:۰۲

    نقدی بر نظارت بر محتوا و درازه‌بانی خبر در فیسبوک؛

    تجارت سودآور «اخبار جعلی» در فیسبوک

    اشراف گستردۀ این رسانه بر ذائقۀ مخاطبان می‌تواند به تجارتی سودآور و دامن زدن به اخبار جعلی و مخشوش برسد. این رسانه نیازمند مدیریت الگوریتمی در حوزۀ خبر، نظارت بر محتوا و تجدیدنظر در سردبیری و درازه‌بانی خبر است. البته قبل از این باید به این نتیجه برسد که اولویت اول تجاری‌سازی اطلاعات و توسعۀ جامعۀ مصرفی است و یا هدف، توسعۀ دموکراسی و تشویق تفکر انتقادی است؟

  • ۱۳۹۷-۰۴-۰۲ ۱۴:۰۰

    سخنرانی کریستین گونتر در سرای اهل قلم

    «هانس کریستین گونتر» استاد دانشگاه فرایبورگ، یک شنبه (سوم تیرماه) در سرای اهل قلم سخنرانی می‌کند.

  • تلویزیون ۱۳۹۷-۰۴-۰۲ ۱۰:۱۰

    تحلیل ۴ برنامه واقعیت‌نمای تلویزیون؛

    نگاهی ارتباطی به برنامه‌های واقعیت‌نمای صداوسیما

    برنامه‌های واقعیت‌نما اگرچه با رویکردهای برشی از زندگی، نظارتی فوکو و کارناوالی باختین قابل تحلیل است، اما بیشتر این برنامه‌ها در گام اول سعی دارند به‌عنوان برشی هیجان‌انگیز از زندگی واقعی به تصویر کشیده شوند. ما در زندگی روزمره با گره‌ها، معماها، ماجراها، وسوسه‌ها و خلاقیت‌های فردی روبه‌رو هستیم که در این ژانر به نمایش گذاشته می‌شود.

  • فیلم او ۱۳۹۷-۰۳-۰۵ ۱۱:۰۰

    تحلیل روان‌شناختی فیلم او (Elle)، محصول ۲۰۱۶ فرانسه:

    خاکستر و باد

    شاید بتوان در این گفتۀ ریچارد برودی (منتقد فیلم) شک کرد که می‌گوید: «او» کندوکاو زندگی یا روان یک زن نیست، بلکه خیال‌پردازی مردانه‌محوری است که با زرق‌وبرق آزادی تزئین شده است.۶ اگر منظور از «کندوکاو» یا «روان» روایت‌ها و فیلم‌های آشنایی باشد که این دو مسئله را به شکلی سرراست و صریح در اختیار مخاطب قرار می‌دهند، قطعاً فیلم «او» چنین چیزی نیست.

  • هانکه ۱۳۹۷/۰۲/۲۹

    گفت‌وگوی فرهنگ امروز با دکتر محمد صنعتی (۲)؛

    تحمل دیدن سینمای خشن هانکه را ندارم

    درباره‌ی سینمای خشن در این حد از خشونت، چه سینمای هانکه باشد، چه سینمای برادران کوئن یا کارگردان‌های هالیوودی یا غیرهالیوودی باشند که می‌خواهند خشونت را به‌شدت در وحشتناک‌ترین شکلش نشان ‌دهند، باید بگویم خیلی تحمل دیدنش را ندارم. البته آن‌ها مدعی هستند که می‌خواهند واقعیت را به همان شکل که رخ داده است نشان دهند، ولی بیشتر برای ایجاد هیجان، واقعیت‌های اغراق‌آمیز خلق می‌شود که بتواند سرمایه را با سود برگرداند.

  • صنعتی ۱۳۹۷/۰۲/۲۴

    گفت‌وگوی فرهنگ امروز با دکتر محمد صنعتی (۱)؛

    روان‌کاوی سینمای ضدروان‌کاو

    الآن ضدقهرمان، جای قهرمان را گرفته یا تفاوت اساسی با هم ندارند. هر دو آن‌ها به‌شدت خشن‌اند؛ یا آزار می‌دهند و می‌کشند، یا گاهی هم ممکن است در انتها خودکشی ‌کنند. مثل معلم پیانویی که انگار خشونت را در هنر خودش «والایش» داده، ولی با این حال، در زندگی خودش مشکلات و تضادهای درونی‌اش حل‌ نشده و دچار بحران است. در اینجا، بحران در وجود خود این معلم پیانوست.

  • شهیدثالث ۱۳۹۷-۰۲-۲۲ ۰۹:۱۵

    درباره نسبت فیلم‌های آلمانی سهراب شهیدثالث و سینمای نوین آلمان؛

    «میانجی‌ها»

    اگر فیلمسازان سینمای نوین آلمان، حکم میانجی‌هایی را داشتند میان آلمان غربی بعد جنگ و آلمان یکپارچه‌ی پیش از آن، شهیدثالث با مهاجرت به آلمان غربی و ساختن «در غربت» (۱۹۷۵)، میانجی میان جامعه‌ ایرانی و جامعه‌ی آلمانی شد. نکته‌ مهم درباره شهیدثالث این است که اگر فیلمسازان آلمانی، پروبلماتیک‌های پیش از جنگ را به دوران پس از جنگ تسری دادند، شهیدثالث نیز دغدغه‌های مشترکی را از ایران به آلمان منتقل کرد.

  • قوی سیاه ۱۳۹۷-۰۲-۰۹ ۱۰:۲۷

    نگاهی روان کاوانه به فیلم قوی سیاه؛

     زندگی هنری یک بیمار اسکیزوفرن

    خنثی کردن یا محو کردن اسم پدر که در واقع castration یا اختگی را محو کرده و از بین می‌برد، باعث می‌شود که سوژه در خدمت مطلق گرایی مادر باشد. در نتیجه زندگی سوژه می‌شود، یا مطلق بودن یا هیچ، و چیزی بین این دو نیست. در فیلم قوی سیاه، نینا، شخصیت اصلی، برای این که بتواند با جامعه ارتباط برقرار کند، هیچ چاره‌ای جز این ندارد که به ماشین آرمانی-مطلق مادرش تبدیل شود.

  • برسون ۱۳۹۷-۰۱-۲۱ ۱۴:۱۸

    بررسی اجمالی سیاست رنگ در فیلم یک زن نازنین روبر برسون؛

    ​چشمان نظاره‌گر نهفته در رنگ

    گرچه یک ذهن گداری می‌تواند به تحقق ناممکن‌ترین ارزش‌ها و آرمانی‌ترین شهرها بیندیشد که تنها شرط آن باور به نابودی سرمایه‌داری و از بین رفتن زیربنای اقتصاد لیبرالیستی است، ولی یک چشم برسونی هرگز به چیزی غیر از رئالیستی‌ترین وجوه -آدم‌ها و اندام‌ها و ماشین‌ها- دید ندارد و از این رهگذر امکانات سیاسی مستقر در مسیر هریک از افراد جامعه را چنان در قیدوبند حدومرزهای رئالیستی می‌یابد که سیاست‌ورزی‌ها هیچ‌گاه توان دستیابی به آرمانشهر را فراهم نمی‌آورند.

  • مهدویان ۱۳۹۶/۱۲/۲۳

    گفت‌وگو با محمدحسین مهدویان؛

    لاتاری بهترین فیلم من است

    دو فیلم اول من فیلم‌های نخبه‌پسندتری بود هرچند ماجرای نیمروز کاملاً یک چیز میانی بود؛ یعنی از آن دسته فیلم‌هایی که هم مردم عادی می‌توانستند با فیلم ارتباط برقرار کنند و هم آن‌هایی که نخبه‌تر و خاص‌تر بودند. در لاتاری به دنبال یک لحن یا روایتی از ماجرا بودم و داستانی می‌خواستم تعریف کنم که واقعاً طیف بیشتری از مردم فیلم را دوست داشته باشند و یک فیلم کاملاً مردم‌پسند بسازم؛ اما من به‌هرحال همان آدم هستم.

  • آوانگاردیسم ۱۳۹۶-۱۱-۲۴ ۰۹:۴۲

    دربارۀ امکان طرح بحث پیرامون «سینمای آوانگارد در ایران»؛

    سخن از یک فقدان

    اگر قرار باشد آوانگاردیسم را به معنای آنگلوساکسونی لفظ فرونکاهیم، آن‌گاه بی‌شک نه تنها در سینما بلکه در هیچ‌یک از هنرها نمی‌توان از آوانگاردیسم در ایران صبحت کرد. در واقع مسئلۀ اساسی آوانگاردیسم در ایران بلاموضوع است، زیرا با توجه به اینکه تجربۀ جدایی هنر از دیگر ساحت‌های زندگی محصول سیر تاریخی مشخصی در غرب است؛ اصولاً هیچ‌گاه ما با چنین مسئله‌ای روبه‌رو نبوده‌ایم که «آوانگاردهایمان» بخواهند علیه آن بشورند.

  • مجید برزگر ۱۳۹۶-۱۱-۱۶ ۱۰:۲۷

    گفت‌وگو با مجید برزگر در مورد تقابل جریان موسوم به موج نو با سینمای دروغین و ایدئولوژیک فیلم فارسی؛

    سینمای پیشرو: مقاومت و نقد شرایط

    اگر این میان‌مایگی و غرق شدن در ساده‌انگاری سینمای دیجیتال بدل به یک سنت شود، گسست در این سنت خودش می‌تواند یک نوع آوانگاردیسم باشد؛ یعنی ما در حال رسیدن به مرزی از بی‌حسی و بی‌چیزی در سینما هستیم که فکر می‌کنم از دل خاکسترهای این ققنوس حتماً جوجۀ جدیدی درخواهد آمد؛ به تعبیری باید سیری دیالکتیکی در سینما اتفاق افتد تا از دل امر منفی چیزی مثبت حاصل شود.

  • فیلم فارسی ۱۳۹۶-۱۰-۱۷ ۱۱:۰۸

    روند شکل­‌گیری و تحول جریان موج نو سینمای ایران (۱۳۵۷– ۱۳۴۸)؛

    یک تحلیل جامعه­ شناختی

    عمده فیلم‌های تولید شده آن سال‌ها که به فیلم‌فارسی معروف‌اند و بدنه اصلی سینمای ایران را تشکیل می‌دادند، با هدف سرگرم ساختن مخاطبین، تولید می‌شد. در این فیلم‌ها، نمایش تضادها و گرفتاری‌های جامعه که مخاطب خود با آن‌ها درگیر بود و احیاناً سینما رفتنش هم برای این بود که ساعتی از آن گرفتاری‌ها دور باشد، نقض غرض محسوب می‌شد و مخاطب را از سینما فراری می‌داد، بنابراین، این مسائل در فیلم‌فارسی‌ها نمود نداشت.

  • تهامی نژاد ۱۳۹۶-۰۹-۲۰ ۱۳:۱۹

    محمد تهامی‌نژاد/ امتناع از تمسک به یک تعریف واحد از سینمای شاعرانه؛

    تأثیر تغزلی به‌جای اطلاع‌رسانی

    رئالیسم شاعرانه در سینمای دهۀ سی ایران، نمونه‌های ممتازی دارد. آن‌ها سینمای دهۀ ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ فرانسه را تقلید نمی‌کردند، اما رئالیسم شاعرانه را با شخصیت‌هایی مثل محمدعلی جعفری، ژاله، نصرت‌الله محتشم و فیلم‌برداری «های‌کنتراست» بوریس ماتویف، در زندگی روزمرۀ مردم شهرها و درون استودیوهای ضعیف ایران و در قصه‌هایی ساده، می‌آزمودند. شخصیت‌های مغموم، خانوادۀ در خطر و کوشش‌هایی در نورپردازی و صحنه‌آرایی و حرکت‌ها داشتند.

  • تئاتر ۱۳۹۶-۰۸-۲۴ ۰۹:۲۸

    نگاهی به چهارمین اجرای نمایشنامه «پچ‌پچه‌های پشت خط نبرد»؛

    پچ‌پچه‌های نسل سوم، سال‌ها دورتر از خط نبرد

     چیزی که این اثر را از تمام آثار به اجرا درآمده در حوزۀ ادبیات دفاع مقدس متمایز می‌کند واقعیت‌گرایی نامعمولی است که ترس از مرگ را در مقابل آرمان‌های شهادت‌طلبانه قرار می‌دهد. اما نویسنده به این هم بسنده نمی‌کند و در آخر نمایش با تمثیلی تفکربرانگیز این سؤال را در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند که شاید می‌شد شعلۀ جنگ را پیش‌تر نیز خاموش کرد.