به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «تاملات در باب حقوق و شریعت، تاریخ و سیاست» مجموعهای است از مقالات و خطابات محمدعلی موحد از اوایل دهه 1330 تا دهه 1390 که دارای صبغه حقوقی است؛ بخش اول شامل مباحثی درباره حقوق خصوصی، مشخصا حقوق مدنی، فقه اسلام، تاریخ و فلسفه حقوق و بخش دوم موضوعات جزایر سهگانه، دریای مازندران و نفت. این کتاب به اهتمام مینا انتظارحجت و سینا گلستانی گردآوری و از سوی بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است.
عناوین این مقالات، گویای دغدغههای فکری مؤلف و تداوم آنها طی شش دهه است. به عنوان نمونه، مقاله «قضا و دادرسی در زمان مغول» شصتوچهار سال پیش نوشته شده و پس از آن خطابه «فصلی از تاریخ تحولات حقوقی ایران» آمده که در سالهای اخیر ایراد شده و بلافاصله پس از آن مقاله «وضع دواوین در فاصله حمله چنگیز و استقرار ایلخانان» جای گرفته است که برای نخستینبار به طبع میرسد و نشان میدهد که نظام حقوقی عصر ایلخانان، بیش از شصت سال است که ذهن مؤلف را به خود معطوف داشته. یا مثلا توجه به معضلات روز کشور همچون جزایر سهگانه و دریای مازندران که مباحث حقوقی پیرامون آنها سالهاست جامعه را سخت درگیر کرده است.
کتاب «تاملات در باب حقوق و شریعت، تاریخ و سیاست» در دو بخش تنظیم شده است؛ در بخش نخست به سیری در نظام حقوقی ایران در عصر مغولان، در باب سیاست و حاکمیت، نقدهای بر دو کتاب از آن لمبتن که به فارسی ترجمه شدهاند، کتابی بیمانند در باب حکومت اسلامی، دیدگاه فقهی کمتر شناخته شده، مباحثی پیرامون فقه و حقوق خصوصی، مباحثی پیرامون فلسفه حقوق، مباحث پراکنده در بخش نخست کتاب جای گرفته است و در بخش دوم به جزایر، دریای مازندران و نفت پرداخته شده است.
توجه به موضوعات و عناوین مقالات دغدغههای فکری و دلمشغولی مولف و تداوم آنها را آن هم در پهنهای از شصت و اندی سال پیش تا امروز بر ما هویدا میسازد به عنوان نمونه مقاله «قضا و دادرسی در زمان مغول» شصت و چهار سال پیش نوشته شده و پس از آن متن خطابه «فصلی از تاریخ تحولات حقوقی ایران» قرار گرفته که تنها هشت سال پیش ایراد شده و بلافاصله مقاله «نگاهی به اوضاع اداری و مالی در ایران در فاصله میان حمله چنگیز و استقرار ایلخانان» جای گرفته است که برای نخستینبار در مجموعه حاضر به طبع رسیده است و این همه یعنی نظام حقوقی عصر ایلخانان متجاوز از شصت سال است که به طور مداوم ذهن مولف را به خود معطوف داشته و این حاکی از درجه اهمیت مطلب نزد موحد است یعنی توجه به تاریخ حقوق که متاسفانه هنوز هم کماکان به مقام و موقع درخور خود درون نظام آموزش حقوق کشور نائل نشده است.
حدود گسترش اقوام مغول خیلی وسیعتر از آن بود که طی جهانگشاییها و لشکرکشیهای خود موفق شده بودند زیر تیرههای مغولی به طوری که تاریخ نشان میدهد حتی در قلب کشور مصر و نقاطی از سرزمین شام که پای سربازان مغول به آنجاها نرسیده بود استقرار داشتند. از طرف دیگر سردار بزرگ مغول چنگیزخان قوانینی را برای قوم خود بنیاد گذارد و آن قوانین که به نام «یاسا» معروف بود تا مدتی طولانی در میان مغولان مطاع و متبع شمرده میشد و فرمانروایان بزرگ مغول خود را ملزم به اجرا و مراعات آن میدانستند و این خود مبحث مهمی است که میزان تاثیر این عوامل در حقوق ایران به دقت معین شود.
در بخشی از کتاب درباره وضع محدویت برای زنان نوشته شده است: «از اقدامات دیگر فیروزشاه که برای اثبات کمال دینداری خود بهعمل آورده و درباره آن دادِ سخن داده است وضع محدویتهای شدید برای زنان شهرهاست. میگوید عادت شده بود که زن و مرد در روزهای تعطیل به بهانه زیارت قبور به خارج شهر میرفتند و «عورات در ایام متبرکه، جماعت جماعت، پالکی سوار و گردون سوار و دولهسوار و اسبسوار و ستورسوار، و فوجفوج و جوقجوق پیاده از شهر بیرون میآمدند و به مزارها میرفتند و لوندان و مردمِ اوباش که به هوای نفس مبتلایند و از دیانت عاری، فتنه و فساد-که از این حرکت پوشیده نیست-میکردند... فرمودیم تا هیچ عورت به مزار نرود و هر که رود او را تعزیر کنند.» ظاهرا تدبیری که در این باره به کار بسته شده، موثر افتاده است چه فیروزشاه در پایانِ مقال اظهار رضایت میکند که: «این زمان به عنایتِ حق جل و علا مجال نیست که مخدرات و مستوراتِ مسلمانان بیرون آیند و به زیارتها روند...»
وی همچنین در بخشی دیگر از کتاب به حقوق شهروندی نیز اشاره کرده و نوشته است: «نگاه انسان معاصر در رابطه خود با حاکمیت از اواخر قرن هجدهم و در طول قرن نوزدهم تحول یافت. مفهوم حکومت در زمان ما چیزی جز مسئولیت مدیریت کشور نیست؛ حکومت اختیار و اقتدار خود را از مردم میگیرد و در برابر مردم پاسخگو باید باشد. در چنین شرایطی دیگر واژه رعیت برای تعبیر از رابطه انسان با دولت مناسب نبود؛ میبایستی واژه دیگری پیدا میکردند که برای القای این رابطه جدید مناسبتر باشد.
در کتابهای لغت قدیم کلمه شهروند وجود ندارد، حتی در فرهنگ معین شما چنین واژهای ندارید. واژه شهربند دارید که در متون کلاسیک فارسی به معنی زندانی بهکار میرفت اما شهروند، نه. هر کلمه در برابر مفهومی است و تا مفهومی وجودنداشته باشد تعبیری هم برای آن بهوجود نخواهد آمد. کلمه تازه ساز شهروند حاصل ترکیب شهر با پسوند وند است و این ترکیب در واژگانی چون خودِ پسوند و پیشوند و خداوند و نیز در نام برخی از کوهها چون دماوند و بیشتر در نامهای تیرههایی از ایلات مانند فولادوند؛ جلالوند، محمودوند، سگوند، کهوند، کاکاوند سابقه دارد و ظاهرا اضافه وند در اینگونه ترکیبات جدید معنی مالک بودن، دارا بودن چیزی و یا منسوب بودن و شباهت داشتن به چیزی است.»
کتاب «تاملات در باب حقوق و شریعت، تاریخ و سیاست» مجموعهای از مقالات و خطابات محمدعلی موحد به کوشش مینا انتظارحجت و سینا گلستانی در 488 صفحه، شمارگان 1100 نسخه در قطع وزیری و جلد گالینگور به بهای 130 هزار تومان از سوی بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است.