شناسهٔ خبر: 28369 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

نامه‌ی سرگشاد‌ه‌ی یثربی به رئیس‌جمهور؛

مدیران درک درستی از تحول علوم انسانی ندارند/ رئیس جمهور اقدام علمی کند

آقای رییس‌جمهور! تکرار مشکلات و آرزوها، هیچ‌گاه راهگشا نبوده است. شما تحول در علوم انسانی را آرزو می‌کنید، اما متأسفانه نمی‌دانید که این کار به نتیجه نمی‌رسد. شما باید اقدام علمی بکنید.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر، دکتر سید یحیی یثربی، استاد بازنشته‌ی فلسفه‌ی دانشگاه علامه طباطبایی به مناسبت اظهارات اخیر رئیس جمهور در اختتامیه­ جشنواره فارابی، نامه‌ای سرگشاده به وی نوشته است که اکنون متن کامل آن پیش روی شماست.

سلام‌علیکم؛ با آرزوی توفیق شما و مسئولان محترم، با توجه به اظهارات جنابعالی در اختتامیه‌ جشنواره‌ فارابی، نکاتی را یادآور می‌شوم:

۱- نکته‌های مقدماتی

متأسفانه اظهارات مسئولان کشور ما دارای سه مشکل اساسی است:

الف- علمی و مسئولانه نبودن: اظهارات مسئولان محترم غالباً جنبه‌ شعاری دارند که گویی یک شخص غیرمسئول سخنرانی می‌کند. گفتارهای انتزاعی و کلی بدون اشاره به سند، شاخص، ملاک و ارقام و آمار و بدون اشاره به روند اقدامات و بدون توجه به جایگاه و مسئولیت خودش در نظام مدیریتی کشور. مثلاً یک رییس‌جمهور نباید مثل یک سخنران منتقد، مشکلات را بگوید، بلکه باید از اقدامات جدی و علمی خود در حل این مشکلات سخن بگوید و اطلاع‌رسانی کند.

ب- دوقطبی بودن: اظهارات مسئولان و کارگزاران محترم غالباً حالت دوقطبی دارد؛ یعنی گویی که دولت اپوزیسیون را در نظر دارد و اپوزیسیون دولت را. بنابراین به جای تکیه بر تحلیل‌های علمی از ادبیاتی بهره می‌گیرند که بتوانند از خود تجلیل نموده و طرف مقابل را تحقیر نمایند و مشکلات را به گردن دیگران بیندازند.

ج- تکرار مشکلات و تکیه و تأکید بر آرزوها: آقای رییس‌جمهور! تکرار مشکلات و آرزوها، هیچ‌گاه راهگشا نبوده است. میلیون‌ها و بلکه میلیاردها انسان از مشکلات وبا و طاعون سخن گفتند و از قحطی و گرسنگی نالیدند، اما راه به جایی نبردند؛ تا آن‌که عده‌ای بیدار شده و با نگاه علمی این مشکل را بررسی کرده و به رفع و دفع آن موفق شدند. شما و ده‌ها مسئول دیگر از وضع بد علوم انسانی سخن می‌گویید و تحول در علوم انسانی را آرزو می‌کنید، اما متأسفانه نمی‌دانید که این کار به نتیجه نمی‌رسد. شما باید اقدام علمی بکنید و مشکل خود را به «مسئله‌» علمی تبدیل کنید، آن­گاه به یاری محققان به نتیجه می‌رسید.

من این سه مشکل را در اظهارات همه‌ی مسئولان، همیشه آشکارا می‌بینم و سال‌هاست که تذکر می‌دهم، اما ...!

۲- چند نکته درباره‌ مسئله‌های مطرح ‌شده در سخنرانی شما

یک- سلطه­ قدرت بر علم: شما از سلطه‌ قدرت بر علم نالیده‌اید و آرزو کرده‌اید که کار علم به عالمان واگذار شود که مداخله‌ سیاست در علم به هر دو طرف ضرر می‌زند و به نابودی تاریخ و کشور می‌انجامد. آقای رییس‌جمهور! این مشکل را که شما مطرح کرده‌اید، ظاهراً خیلی خطرناک است، اما این مشکل را تعریف علمی نکرده‌اید و در مورد روش و روند حل این مشکل از هیچ‌گونه مطالعه و نظریه‌پردازی سخن نگفته‌اید. گویی که توجه ندارید که تکرار مشکل و آرزوی رفع آن، با حل مشکل فرق دارد.

دو- نیاز به علوم انسانی: شما نیاز جامعه را به علوم انسانی در حل مشکلات جامعه و مردم، مثلاً در حل مشکل اختلاف و در حل مشکل اقوام، بسیار ساده مطرح کرده‌اید. در حالی­که مسئله­ نیاز به تخصص، مخصوصاً در علوم انسانی و حتی برای پیشرفت در علوم تجربی و تکنولوژی از بدیهیات است. مشکلات مدیریتی ما و بسیاری از مشکلات جهان اسلام، همانند خشونت‌ها و خونریزی‌ها که به آبروی اسلام هم آسیب می‌زند، از این­جا سرچشمه دارند که ما از نظر علوم انسانی عقب مانده‌ایم و رشد و تحول لازم را به دست نیاورده‌ایم! چرا عقب مانده‌ایم و چرا تحول نیافته‌ایم؟

این عقب‌ماندگی، علل و عوامل مختلفی دارد که من تنها به سه مورد اصلی اشاره می‌کنم: یکی این­که مدیران ما از تحول در علوم انسانی درک درستی ندارند و لذا آن را جدی نمی‌گیرند، دیگر این­که نسبت به تحول، بدبین و نگران‌اند و سوم این­که اساتید حوزه و دانشگاه به دلایلی از نقد و نوآوری که اساس تحول است، ناتوان­ند. اما گاهی ناتوانی خود را با این بهانه توجیه می­‌کنند که «مسئولان نمی­‌گذارند ما کاری بکنیم»! اما انصافاً نباید ناتوانی­های خودمان را با «نمی­‌گذارند»­ها توجیه کنیم که قدرت در جامعه­ ما با علم و دانش درگیر نیست، بلکه این جناح و جناح‌بازی است که مشکل ایجاد می‌­کند و دانشمندان باید حوزه­ پژوهش را از مبارزات سیاسی غیرعلمی جامعه­ ما، دور نگهدارند.

سه- بومی کردن یا اسلامی کردن علوم انسانی: من با این عنوان‌ها به عنوان شعار و وسیله‌ای برای کسب و کار مخالفم. عده‌ای سال‌هاست که از این بابت نان می‌خورند و کاری هم نمی‌کنند و نخواهند کرد! اما برداشت حضرت‌عالی نیز از بومی کردن و اسلامی کردن علوم انسانی بسیار سطحی است! بومی کردن به این معنا نیست که ما دانش جداگانه داشته باشیم، دانش از هر جا که پدید آید به همه‌ی انسان‌ها تعلق دارد، اما امروزه بومی کردن به معنی آن است که ما خودمان آن دانش را داشته باشیم و کار ما تقلید و کپی‌برداری نباشد. هم‌چنین تکنولوژی بومی یعنی این‌که خودمان آن تکنولوژی را داشته باشیم، نه این‌که محصولات دیگران را مونتاژ کنیم. مثلاً دانش فضایی در روسیه و آمریکا و صنعت ماشین‌سازی در ژاپن و کره بومی است و ...

و اما اسلامی کردن نیز به این معنا نیست که از اسلام فرمول‌ها و قوانین علمی جداگانه به دست آوریم. کار اسلام هدایت و راهنمایی است از جمله در زمینه‌ علوم و مخصوصاً علوم انسانی. ما با توجه به راهنمایی‌های اسلام می‌توانیم، تحول بزرگی در زمینه‌ علوم انسانی پدید آوریم. ما باید خودمان کار بکنیم تا به نتیجه و هدف برسیم، اسلام و خدا به جای ما کار نخواهند کرد! این نامه گنجایش ندارد، اما اگر بخواهید من در این موارد تحلیل و طرح اجرایی دقیقی تقدیم می­کنم.

و در پایان از شما می‌پرسم در جایی که مسئله به صورت علمی تعریف و اعلام نشده باشد و آن مسئله را به پژوهش نسپرده باشند و کارهای مثلاً پژوهشی! از نظر کارایی در حل مشکلات و مسئله‌ها ارزیابی نشوند، چگونه ممکن است کسی را برنده اعلام کرد و تشویق نمود؟!

با آرزوی توفیق شما و دیگر دست‌اندرکاران محترم

نظر شما