شناسهٔ خبر: 28240 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

زمان تخصیص بودجه، فرهنگ برادر ناتنی می‌شود

متولیان و تصمیم‌گیران حوزهٔ فرهنگ؛ اهلیت و دغدغهٔ فرهنگی ندارند و در تصویب بودجه و انتصاب‌های فرهنگی و هنری کارشان بی‌شباهت به لجبازی و عناد آشکار علیه فرهنگ نیست.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایلنا، خلیل جوادی در یادداشتی نوشت: ایران کشوری است که دنیا آن را با نخبگان فرهنگی و شاهکار‌های هنری‌اش می‌شناسد. فرض کنید اگر ما بزرگانی چون فردوسی و سعدی و مولانا و حافظ و خیام را نداشتیم؛ دیگر چه داشتیم و به چه چیزی باید افتخار می‌کردیم؟ اگر در دورهٔ امیر مبارزالدین، ممیزی کتاب وجود داشت، باتوجه به فضای سیاسی حاکم بر آن دوره، چه بر سر دیوان حافظ می‌آمد؟

خلیل جوادی(شاعر، ترانه‌سرا و طنزپرداز) در گفتگو با خبرنگار ایلنا؛ در رابطه با کم و کیف بودجه فرهنگی با بیان اینکه اظهارنظر بماند برای بعداز تصویب بودجه، هرچند چگونگی تصویب و تخصیص بودجه به بخش فرهنگ و هنر پیشا‌پیش روشن است؛ گفت: مشکلات فرهنگی کشور چیزی نیست که بشود در چند خط همهٔ حرفها را زد، بلکه باید کتاب‌های زیادی در این مورد نوشت، برغم صرف بودجه و تلاش‌هایی که به ظاهر شده و می‌شود، باید بگویم که فرهنگ به حال خود‌‌ رها شده است.

جوادی در اشاره به اولویت‌های فرهنگی بیان کرد: سرانهٔ مطالعه و کتابخوانی در کشور به حدی پایین است که وقتی با آمار‌های جهانی مقایسه می‌شویم در پایین‌ترین جای جدول هستیم و این موجب سرافکندگی است. بر این باورم که باید بودجهٔ وزارت فرهنگ بیش از اینکه هست باشد، شاید چند برابر. تا برای حمایت از نخبگان فرهنگی و تشویق اصحاب قلم و ایجاد سهولت در چاپ و نشر کتاب و سایر محصولات فرهنگی و اختصاص یارانه به کاغذ و نظارت دقیق بر آن برای جلوگیری از سوءاستفادهٔ افراد غیرفرهنگی و دلال مصرف شود و در بخش‌هایی که خروجی ندارد و تاثیر کار آن‌ها در جامعه محسوس نیست؛ بودجه‌ای صرف نشود.

او ادامه داد: یکی از مسائل بحث‌برانگیز در طول سال‌ها مسئلهٔ ممیزی بوده که کرارا درباره آن حرف زده شده. بنده؛ ممیزی را بی‌احترامی به صاحبان قلم و اندیشه و فکر می‌دانم. باید به فرهیختگان و نخبگان صاحب قلم احترام گذاشت، چراکه قرار است اینان برای عموم ازجمله مدیران و وزیران فرهنگسازی کنند. مگر غیر از این است که وزیران و مدیران عالی‌رتبه با خواندن آثار صاحب قلمان این صلاحیت را پیدا کرده‌اند که مدیر و وزیر باشند؟ پس چگونه است که کارمند میان مایه‌ای را می‌گمارند تا آثار اصحاب قلم را ممیزی کند و در این راستا آن‌ها را دچار مشقات و دلزدگی کرده و اهانت پنهان و آشکار بر آنان روا دارند؟

جوادی در رابطه با سازمان‌ها و نهادهایی که از بودجه فرهنگ و هنر تغذیه می‌کنند؛ اظهار داشت: این سازمان‌ها و نهاد‌ها تقریبا چهار پنجم بودجهٔ فرهنگ را به خود اختصاص می‌دهند، باتوجه به اینکه اکثر این نهاد‌ها؛ مذهبی هستند، انتظار می‌رود با صرف این بودجه اخلاق و فرهنگ دینی در جامعه هر روز رواج بیشتری پیدا کند. خب، حالا سوال این است که اخلاق و فرهنگ دینی چیست که این نهاد‌ها با صرف بودجهٔ کلان باید آن را رواج دهند؟

او در این‌باره افزود: بنده کار‌شناس امور مذهبی نیستم ولی در حد یک فرد مسلمان که در خانواده‌ای مذهبی متولد و پرورش یافته، اینطور یاد گرفته‌ام که چیز‌هایی مثل دروغ گویی، ریاکاری، رباخواری، فحاشی و بدخلقی، اختلاس، آدم‌کشی، دزدی، تهمت و افترا و... برخلاف دین و مذهب است. در مقابل چیز‌هایی مثل خدمت به خلق، فداکاری، گذشت و بخشش، رحم و مروت، دستگیری از ضعفا و مستمندان، قرض‌الحسنه، تواضع، راستگویی و صداقت، کار و تلاش، دنبال دانش و علم بودن، احترام به اهل علم و هنر و... اخلاق دینی به حساب می‌آید.

 او ادامه داد: به جرئت می‌توان گفت که اکثریت قریب به اتفاق متولیان و تصمیم‌گیران حوزهٔ فرهنگ؛ اهلیت و دغدغهٔ فرهنگی ندارند و در تصویب بودجه و انتصاب‌های فرهنگی و هنری کارشان بی‌شباهت به لجبازی و عناد آشکار علیه فرهنگ نیست. بسیاری از تصمیم‌گیران ما از فرهنگ تعریف غیرفرهنگی دارند. تا وقتی که شیوه فرار از واقعیت و تجاهل، بر ذهن و زبان تصمیم‌گیران فرهنگی ما حاکم باشد، نباید به رفع مشکلات فرهنگ از جانب این افراد دل خوش کرد.

جوادی افزود: به عنوان مثال شما را ارجاع می‌دهم به گفتگوی آقای «صدرعاملی» با یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس به نام خانم افتخاری که در شبکه ۳ سیما درمورد فیلم و سینما صحبت می‌کردند. در این برنامه آقای صدرعاملی از این خانم سوال می‌کند که شما آخرین فیلمی که دیدید چه بوده؟ خانم افتخاری در جواب ایشان با افتخار می‌گوید که من زیاد فیلم نمی‌بینم! این یعنی هیچکس سر جای خودش و سر کار خودش نیست. دلم می‌خواست آقای صدرعاملی این سوال را هم از این خانم می‌کردند که: شما آخرین کتابی که خوانده‌اید چه کتابی بوده.

این شاعر با اشاره به اینکه مشکلات اقتصادی کشور بر کسی پوشیده نیست؛ بیان کرد: همیشه در چنین مواقعی فرهنگ، برادر نا‌تنی به حساب می‌آید و در حقش اجحاف و کم‌لطفی روا داشته می‌شود. تقریبا ۳۰۰۰میلیارد تومان بودجه، به ظاهر به بخش فرهنگ اختصاص داده می‌شود که فقط یک پنجم آن به وزارت فرهنگ می‌رسد. مابقی سهم سازمان صداوسیما و نهاد‌های مذهبی‌ست. بنده درمورد نهاد‌های مذهبی و اظهارنظر در این خصوص که این نهاد‌ها با ارتزاق از بوجهٔ فرهنگ و اختصاص بخش عظیم این بودجه به خود، خروجی و حاصل کارشان چه بوده، در خود صلاحیتی نمی‌بینم.

او با بیان اینکه در سالهای گذشته بودجهٔ صدا و سیما تقریبا نزدیک به هزار میلیارد تومان بوده است؛ گفت: در این سال‌ها صدا و سیما با گسترش کمّی سازمان و ایجاد شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی بی‌شمار، بخش عمدهٔ بودجه را صرف تجهیزات و حقوق کارمندان و مدیرانش کرده است و از کیفیت برنامه‌ها غفلت ورزیده. به همین دلیل با ریزش شدید مخاطب مواجه بوده است.

این طنزپرداز افزود: خود بنده که گاهی مهمان برنامه‌های تلویزیون شده‌ام در بعضی موارد به دلیل روند سطحی و برخورد‌های عامیانه و لودگی مجری‌ها احساس پشیمانی و کسرشأن کرده‌ام. سازمان صدا و سیما با صرف بودجه‌های کلان در تولید محتوا سترون بوده است. امیدوارم با تغییر مدیریتی که به وجود آمده؛ نگاه مدیران جدید به حوزهٔ فرهنگ و هنر در صدا و سیما متفاوت از گذشته باشد.

جوادی با بیان اینکه صدا و سیما به مصداق کامل اسمش واقعا صدا و سیما بوده است؛ بیان کرد: به این معنی که با برنامه‌های مجری‌محور افرادی که صدا و سیمای خوبی دارند؛ ساعت‌ها با لقلقهٔ زبان، سطحی‌نگری و شعار‌های بی‌مایه، وقت برنامه‌ها را پرمی‌کنند. بسیاری از این مجری‌ها در حوزهٔ شعر، به غلط‌خوانی معروف هستند، به حدی که در هرجا شخصی شعری را غلط می‌خواند و قواعد دستوری و عروضی آن را خراب می‌کند، به او می‌گویند مگر گویندهٔ تلویزیون هستی!؟

او در پایان گفت: فرهنگ؛ زیربنای شکوه و عظمت و خوشبختی و بالندگی یک ملت است. ملت و دولتی که به فرهنگ و هنر بها ندهد هیچ چیز نخواهد داشت. باتوجه به چیز‌هایی که گفتم، به نظر شما در حال حاضر جامعهٔ ما در چه وضعیتی به سر می‌برد؟ بنده پیشاپیش در اول صحبتمان در این موارد خود را فاقد صلاحیت اعلام کردم و شما را ارجاع می‌دهم به نامهٔ اخیر دکتر صادق زیباکلام به امام جمعهٔ موقت تهران.

نظر شما