شناسهٔ خبر: 27273 - سرویس کتاب و نشر
نسخه قابل چاپ

شرایط عشق (فلسفه‌ی صمیمیت)

شرایط عشق آرمسترانگ در این کتاب می‌کوشد از منظری فلسفی و با بهره جستن از پاره‌ای آثار تأمل‌برانگیز ادبی، زوایای مهمی از عشق را بررسی کند.

شرایط عشق (فلسفه‌ی صمیمیت)
جان آرمسترانگ
مترجم: مسعود علیا
ناشر: ققنوس
تعداد صفحات: 192 صفحه
قیمت: 9 هزار و 500 تومان

 

کتاب «شرایط عشق» جان آرمسترانگ که به تازگی از سوی نشر ققنوس منتشر شده است، حکایت مواجهه‌ای دیگر است با یکی از دیرینه‌ترین و بحث‌انگیزترین تجربه‌های بشری: تجربه‌ی عاشق شدن و عشق ورزیدن. آرمسترانگ می‌کوشد از منظری فلسفی و با بهره جستن از پاره‌ای آثار تأمل‌برانگیز ادبی، زوایای مهمی از عشق را بررسی کند و ضمن برشمردن خاستگاه‌ها، پیچ‌وتاب‌ها و صورت‌های گوناگون تجربه‌ی عاشقی، ظرایف پیدا و پنهان آن را روشن سازد تا آنچه را بلوغ و پختگی می‌نامد با تجربه‌ی عشق ورزیدن خویش همراه سازیم.

در فصل‌های ابتدایی کتاب برخی از چیزهایی را که آدمیان را به جانب عشق می‌کشاند بیان می‌شود. نیازهای عشق توصیف می‌شود و شرح داده می‌شد که تخیل به چه ترتیب این فکر را در سر پدید می‌آورد که دیگری خواهد توانست این نیازها را برآورد. اینکه تخیل به چه صورت تصویری از معشوق به ما می‌دهد که او را از خوبی‌ها آکنده می‌سازد  چند صباحی امکان آن را فراهم می‌کند که کوچک‌ترین صفت او در نظرما جاذبه و قوتی فوق‌العاده پیدا کند. به آرمان دلواپسی برای دیگری می‌پردازد که بر حسب آن این تصور را درباره‌ی‌ خودمان می‌پروریم که قادریم خیری اساسی به دیگری برسانیم ....

نویسنده در توضیح کتاب می‌گوید «در این کتاب سعی کرده‌ام درباره‌ی دو چیز بحث کنم؛ هر دو بحث در سرتاسر کتاب پراکنده است. اول اینکه نیاز به عشق ورزیدن و معشوق بودن ریشه‌های عمیقی در طبیعیت آدمی دارد. این نیاز ناشی از پاره‌ای خصوصیات تکاملی موروثی است، اما سوای این مبتنی بر بالندگی‌های بسیار نوظهورتر خودآگاهی است: ما مشتاق آن هستیم که درکمان کنند، با شخصی دیگر صمیمی شویم، و در زندگی شخصی دیگر اهمیت داشته باشیم. این تعلقات خاطر شاید در زندگی دورترین اجداد ما به شکلی ابتدایی وجود داشتند، اما فقط در تاریخی که مکتوب شده است به شدت گسترش پیدا کرده‌اند و در کانون تجربه قرار گرفته‌اند. از آن‌جا که آن‌ها جوانبی از فرهنگ‌اند، تا حدودی از جامعه‌ای به جامعه‌ی دیگر فرق می‌کنند ـ همچنان که این نیازها به اشکال گوناگون تفسیر می‌شوند. با این حال، دقیقاً همین عوامل ـ عواملی که ما را به سمت عشق می‌کشانند ـ ریشه‌ی مشکلات عشق است. ما اشتیاق داریم که درکمان کنند، اما غالباً دشوار است تحمل اینکه دیگری بیش از حد مشکلات درونی ما را ببیند. سعی می‌کنیم اهل محبت و احسان باشیم، ولی ممکن است دچار ملال و بی‌صبری شویم. بالاتر از همه اینکه با مجموعه‌ی کاملاً منسجمی از امیال به سر نمی‌بریم، و هرکس که در یک وضع روحی ما را مسحور می‌کند، ممکن است در وضع روحی دیگری مایه‌ی آزار باشد. دوم اینکه عشق نوعی دستاورد است، چیزی است که ما، شخصاً، می‌آفرینیم نه چیزی که تنها اگر به قدر کفایت بخت‌یار باشیم، صرفاً آن را پیدا می‌کنیم. اما عشق اگرچه نوعی آفرینش و دستاورد است، چیزی نیست که صرفاً با قهر و تلاش و تقلا بتوان آن را پیش برد.»

«نظرگاه رمانتیک»، «عشق به راستی عامل متغیر است»، «تکامل عشق»، «چرا عشق تاریخی دارد؟»، «اتحاد کامل»، «عشق به منزله‌ی تربیت»، «پذیرش»، «چشم خلاق»، «داشتن»، «تخیل»، «شیدایی»، «کوپیدون کور»، «(باز هم) تخیل»، «دسته‌ها و دسته‌بندی‌ها»، «تعارض و تفسیر»، «خیر دیگری»، «محبت»، «عشق و معنای زندگی»، «امیال قیاس‌ناپذیر»، «گرایش جنسی»، «گسترش عشق» و «بلوغ» افصل‌های کتاب شرایط عشق است.

 

نظر شما