شناسهٔ خبر: 25194 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

انتشار شماره هفتاد فصلنامه علمی پژوهشی «نقد و نظر»

شماره دوم فصلنامه علمی پژوهشی «نقد و نظر» منتشر شد.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از کتابخانه و مرکز اسناد مجلس؛ شماره دوم فصلنامه علمی پژوهشی نقد و نظر، سال هجدهم، پیاپی ۷۰، ویژه تابستان ۱۳۹۲ به صاحب‌امتیازی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و مدیرمسؤولی محمدتقی سبحانی در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت.

فهرست مطالب این شماره به این قرار است:

قرآن به مثابه گفتار، نه متن: نقد آخرین دیدگاه ابوزید در باب وحی و قرآن/ عبدالله نصری

ابوزید در سال‌های آخر حیات خود دیدگاه جدیدی درباره وحی و قرآن ارائه داد. وی دیگر قرآن را کلام خدا نمی‌داند، بلکه آن را کلام خطاناپذیر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌داند که پاسخ‌های متناسبی به پرسش‌های مردمان آن عصر تلقی می‌شود. از نظر ابوزید قرآن حاصل گفت‌وگوهای پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در مواجهه با اعراب و در واقع، روایت است، آن هم روایتی که راوی آن را بازپرداخته و تفسیر کرده است. قرآن نه چونان متن واحد و منسجم، بلکه مجموعه‌ای از گفتارها به شمار می‌آید. در این نظریه، قرآن حاصل رابطه دیالکتیکی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله با حوادث اجتماعی و نتیجه پرسش‌ها و پاسخ‌های اعراب از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله است و همه اینها در فرایند تولید قرآن نقش داشته‌اند. چون در نظریه گفتار به شرایط مختلف بیان مطالب توجه می‌شود، باید پذیرفت که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله برخی مطالب و یا نظرات خود را در طول زمان تغییر داده و حتی آنها را حک و اصلاح کرده است. قرآن به  مثابه گفتار  متنی پاره پاره تلقی  می‌شود که اختلافات آن توجیه‌پذیر و تناقضات آن قابل رفع است، زیرا هر گفتاری متناسب با شرایط و مقتضیات و برای مخاطبان خاصی بیان شده است. در این نظریه، قرآن هیچ‌گاه به عنوان یک متن قانون‌گذاری  در نظر گرفته نمی‌شود تا یک سلسله احکام ابدی را بیان کند. در این مقاله، ضمن تبیین دیدگاه ابوزید به ارزیابی و نقد آن پرداخته‌ایم و کوشیده‌ایم کاستی‌های نظریه او و نیز دلایل طرح چنان دیدگاهی را نشان دهیم.

سقط جنین و استدلال ذات نوعی/ علیرضا آل‌بویه

استدلال‌های متفاوتی بر مجازنبودن سقط جنین به لحاظ اخلاقی از لحظه لقاح اقامه شده است؛ از جمله استدلال ذات نوعی، استدلال از طریق تقدس حیات انسان، استدلال شیب لغزنده، استدلال از طریق بالقوگی، استدلال آینده‌ای شبیه آینده ما و استدلال از طریق احتمال. در این مقاله، نخست استدلال ذات نوعی بر اساس دیدگاه مادی‌نگارانه فیلسوفان غربی بررسی می‌شود و در ادامه بر اساس سه مکتب فلسفی مشاء، اشراق و حکمت متعالیه تقریرهای جدیدی از آن ارائه می‌گردد. البته آنچه در اینجا در نظر است حکم اخلاقی سقط جنین در نگاه نخست است، صرف نظر از عوارضی مانند در معرض خطربودن جان مادر که با عارض‌شدن آنها چه بسا این حکم اولیه تغییر کند.

پارادوکس تأیید؛ بررسی راه‌حل‌های مبتنی بر رد شرط هم‌ارزی و چند راه حل دیگر/ منصور نصیری

دو اصل مهمی که تشکیل‌دهنده پارادوکس تأیید هستند، عبارتند از: ۱ـ اصل یا معیار نیکو؛ ۲ـ اصل یا شرط هم‌ارزی؛ راه‌حل‌های مطرح‌شده برای حل پارادوکس تأیید نیز بر همین مبنا در دو دسته  کلی قابل دسته‌بندی هستند: نخست، راه‌حل‌هایی که بر رد یا اصلاح معیار نیکو مبتنی‌اند؛ دوم، راه‌حل‌هایی که بر رد یا اصلاح شرط هم‌ارزی مبتنی هستند. در مقاله حاضر، با توصیف اجمالی پارادوکس تأیید، به چهار راه حل پرداخته‌ایم. دو راه حل نخست بر رد یا تعدیل شرط هم‌ارزی مبتنی‌اند. راه حل سوم (دیدگاه لیپتون) به نظر نگارنده مبتنی بر رد معیار نیکو و راه حل چهارم به نوعی برگرفته از مباحث منطق جدید و با تمرکز بر محتوای وجودی موضوع دو قضیه اصل و عکس نقیض آن است. در پایان این بررسی، دیدگاه خود را در این زمینه بیان کرده‌ایم. در دیدگاه خود، جنبه منطقی بحث را از جنبه روان‌شناختی ودر جنبه منطقی نیز دو بعد ایجابی و سلبی را از یک‌دیگر تفکیک کرده‌ایم.

تبیین درون‌گرایانه شهودگرایی اخلاقی (مبتنی بر مبناگرایی غیر اعتقادی)/ بهروز محمدی‌منفرد

این نوشتار درصدد تبیین درون‌گرایانه شهودگرایی اخلاقی با استفاده از الگوی مبناگرایی غیراعتقادی فومرتن و بونجور است؛ بدین‌معنا که می‌کوشد توجیه باورهای اخلاقی را به اموری وجودی منتهی کند که برای فرد درونی‌اند و نزد وی حاضر هستند. به بیان دیگر، امور وجودی را به عنوان مبنا قرار دهد تا در نتیجه سلسله توجیه باور اخلاقی را متوقف سازد. بر این اساس، حالات آگاهی و معرفت اخلاقی شهودی از سه ضلع برخوردارند واین سه حالت آگاهی برای تعیین مبنای سلسله توجیه باور اخلاقی کافی هستند: الف) آگاهی مستقیم از درستی نسبت امری مثل خوبی به کلی عدالت؛ ب) آگاهی مستقیم از باور متعلق به درستی آن نسبت؛ ج) آگاهی مستقیم از نسبت میان آن دو حالت. برای این منظور، نخست به تبیین توجیه شهود اخلاقی پرداخته می‌شود. در ادامه، تبیینی درون‌گرایانه از شهودگرایی اخلاقی ارائه می‌شود که از حیث معرفت‌شناختی بر قرائت مبناگرایی غیراعتقادی مبتنی است و در نهایت، به اشکالاتی همچون تسلسل، ناآگاهی و معرفت‌داشتن بسیاری از عوام از شهودات اخلاقی پاسخ داده شده است.

طرحی برای خروج از بن‌بست برآمده از مناقشه درون‌گرایی و برون‌گرایی/ جلال پیکانی

مناقشه درون‌گرایی و برون‌گرایی در عمل، معرفت‌شناسی معاصر را به بن‌بست کشانده است. به همین دلیل، کوشش‌هایی برای جمع آن دو به قصد خروج از بن‌بست ایجادشده صورت گرفته است. دو مورد از این کوشش‌ها بسیار مهم است: یکی کوششی است که ویلیان آلستون از طریق جمع میان مؤلفه مبنا و مؤلفه مؤدی به صدق‌بودن انجام داده و دیگری کوششی است که در قالب معرفت‌شناسی فضیلت از سوی دو معرفت‌شناس مشهور، یعنی ارنست سوزا و لیندا زاگزبسکی صورت پذیرفته است. البته آلستون در اواخر عمر ایده‌ای انقلابی مطرح کرد که مطابق آن همه معیارهای معرفتی، اعم از درون‌گرایانه و برون‌گرایانه، در بستر و متن خاصی کاربرد و مناسبت دارد. بررسی این کوشش‌ها نشان می‌دهد می‌توان به گشایشی در این بن‌بست امیدوار بود. اهمیت این کوشش‌ها در این است که بینش عمیق‌تری را نسبت به مقوله معرفت از خود نشان می‌دهند، چون بخشی از معرفت را برساخته ذهن و بخشی دیگر را محصول مطابقت ذهن با عالم واقع می‌دانند.

تفکر اجتماعی خوارج/ حبیب‌الله بابایی

خوارج اندیشه‌ای خودخواسته ومنسجم درباره جامعه نداشته‌اند، ولی برخی از باورهای دینی و اخلاقی‌ آنها آثار عمیقی بر صورت‌بندی رفتار ایشان در عرصه‌های اجتماعی داشته است. رویکرد اجتماعی خوارج را می‌توان هم در خاستگاه فرهنگی و شخصیتی و پیوندشان با طبقه قاریان، و زمینه‌های بدوی و عربی آنها جست‌وجو کرد، و هم می‌توان آن را در اصول عقیدتی و قواعد رفتاری و اخلاقی خوارج مانند اصل «خودبینی دینی و گسست میان من ودیگری در جامعه مسلمین»، اصل «عدم تبعیض ایمان (کلی و نه کل‌بودن ایمان)»، اصل «سادگی و صراحت»، اصل «گریز از دنیا»، و اصل «تعمیم گناه از فردی به فرد دیگر» پی گرفت.

زمان موهوم در آیینه قرآن و حدیث/ علیرضا کهنسال ـ معصومه عارفی

مسئله حدوث و قِدَم عالم، همواره منشأ منازعات بسیاری میان متکلمان و فیلسوفان اسلامی بوده است. در این میان، فیلسوفان اسلامی متقدم به قِدَم عالم قائل بودند ومتکلمان که به حدوث زمانی جهان معتقد بودند، به زمانی مقدم بر عالم نیاز داشتند. برخی از آنان در تبیین حدوث زمانی، زمانی را فرض کردند که ویژگی‌های زمان واقعی را نداشته باشد و آن را زمان موهوم نامیدند. متکلمان در اثبات زمان موهوم به بعضی از آیات و روایات نیز استدلال کرده‌اند که در آنها از زمان آفرینش یا تقدم خدا بر جهان سخن رفته است. مخالفان این نظریه آیات و روایات‌های دیگری در برابر مستندات آنها آورده‌اند و نقلیات موهوم زمان را به وجوهی از جمله فهم عامه یا بقای بدون زمان مدلل کرده‌اند. این مقاله به بررسی ادله نقلی دو طرف در رابطه با این زمان می‌پردازد و در نهایت، به رغم قوت برخی از روایات، زمان موهوم را دارای پشتوانه نقلی نمی‌داند.

 شماره دوم فصلنامه علمی پژوهشی نقد و نظر (فلسفه و الهیات)، سال هجدهم، پیاپی ۷۰، ویژه تابستان ۱۳۹۲ به صاحب‌امتیازی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی) و مدیرمسؤولی محمدتقی سبحانی ۱۷۱ صفحه با قیمت ۵۰۰۰ تومان در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

نظر شما