شناسهٔ خبر: 22659 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

معنی متافیزیک در بستر یونانی

یک مدرس فلسفه درباره متافیزیک از نظرگاه هایدگر گفت: هایدگر بین آغاز فلسفه و سرآغاز آن تفاوت قائل است و می گوید اگر سرآغازی نبود اصلا فلسفه آغاز نمی شد. سرآغاز فلسفه هم با فیلسوفان پیشا سقراطی یعنی هراکلیت، پارمیندس و آنارکسی مندس است که آنها در فوسیس تأمل کردند.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر، جلسه سوم کلاس «متافیزیک از منظر مارتین هیدگر» با تدریس حسن رحمانی از سری دوره‌های آموزشی و کارگاه‌های پژوهشی بنیاد حکمی و فلسفی احمد فردید عصر دیروز دوشنبه ۷مهر در محل این بنیاد برگزار شد.

رحمانی در این جلسه گفت: حوزه تعلیمی یونان در سه حوزه طبیعیات، منطقیات و اخلاقیات بود. یکی از شاگردان ارسطو رساله های او را جمع آوری کرد. ولی رساله ای از ارسطو را که در هیچ یک از این سه دسته نبود و به طبیعیات نزدیکتر بود؛ متافیزیک نام نهاد. هایدگر می گوید فلسفه یعنی فلسفیدن و ارسطو را آخرین فیلسوف یونانی معرفی می کند. یعنی فلسفه یونان با ارسطو تمام می شود و وقتی تمام شد در مدارس و برای صرف تعلیمات می رود.  

وی افزود: هایدگر می گوید فلسفه علم نیست و دانستن نظریات فلاسفه، علم فلسفه و فلسفه خوانی است و نه فلسفه به معنای فلسفیدن. خواندن فلسفه، فلسفه را وارد حوزه های درسی می کند. ابن سینا متافیزیک را علم برین یا علم اعلا و یا همین فلسفه اولی می داند و دکارت ریشه همه علوم را از متافیزیک می داند. هایدگر وقتی می خواهد از متافیزیک بحث کند دانه دانه کلماتی که در یونان که روی هم متافیزیک شده تجزیه و تحلیل می کند.

این مدرس فلسفه ادامه داد: Physis با کلمه بودن یعنی به وجود آمدن، پیدا شدن، رشد کردن، و بالیدن یکی است. رشد کردن خیلی باب شده و معانی دیگر را تحت الشعاع قرار داده است. این کلمه Physis در یونانی دو معنای اصلی دارد. یکی همین فیزیکال یعنی موجودات طبیعی یا طبیعت یاطبیعیات است که لزوما خدا آنها را نیافریده است بلکه خدایان یونانی هم را شامل می شوند. وقتی می گوییم طبیعت یعنی انسان یک موجود طبیعی مثل درختان و حیوانات است که قدیم هستند.دوم هم تِخنه Techne یعنی موجوداتی که ساخته بشر هستند. خودشان به طور طبیعی موجود نبوده  و صنعت و ساخته بشر هستند.

رحمانی یادآورشد: هایدگر می گوید هیچکدام از این دو جای دیگری را نمی گیرد  و درجای هم قرار نمی گیرند و هردو در کنار هم هستند. یعنی Physis موجود و به یک معنا وجود معنی می دهد. آن وقت هایدگر می گوید وقتی این دو معنا در ارسطو می آید آغاز فلسفه است و پایان فلسفه هم به همین دو معنا، در فلسفه به وجود آمده است.

این مدرس فلسفه ادامه داد: هایدگر بین آغاز فلسفه و سرآغاز آن تفاوت قائل است و می گوید اگر سرآغازی نبود اصلا فلسفه آغاز نمی شد. سرآغاز فلسفه هم با فیلسوفان پیشا سقراطی یعنی هراکلیت، پارمیندس ومندس است. هرچند گفته ها و سخنان کوتاهی از آنان باقیمانده است. هایدگر می گوید این سه فیلسوف در Physis تأمل کردند و سقراط و افلاطون و ارسطو هم در آن تفکر کردند و فلسفه را آغاز کردند. آغاز فلسفه یعنی آغاز همین متافیزیک. هایدگر برای روشن شدن سرآغاز و آغاز مثال بارش باران را می آورد می گوید ما یک دفعه می بینیم که از هوا باران می بارد ولی این بارش مسبوق به حرکت ابرها و وزش بادها و بارداری ابرهاست و اینها زمینه ساز باران هستند.

 

نظر شما