شناسهٔ خبر: 21914 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

کتابسازی‌های تاریخی از دوره رضاخان آغاز شد

غلامرضا عزیزی، معاون اسناد کتابخانه ملی می‌گوید: شروع کتابسازی‌هایی که امروزه درباره دوران پهلوی صورت می‌گیرد (كتابسازي در مفهوم جعل تاريخ خواه با مقاصد سياسي و نظاير آن و خواه با انگيزه‌هاي جلب مخاطب) از دوران «رضاشاه» آغاز شد.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از ایبنا؛ غلامرضا عزیزی در این باره گفت: به نظر مي‌رسد کتابسازی درباره دوره پهلوي از همان روزگار آغاز شد. بدین معنی که متصدیان حکومت دوره پهلوی، مجریان این امر شدند برای مثال بهرامی که در «سفرنامه خوزستان» و «مازندران» ماجراي سفرهاي رضاشاه را نوشت به نوعی شروع به كتابسازي و تاریخ‌سازی کرد. 

همچنین نويسندگانی که حرکت میرزا کوچک‌خان و قیام شیخ محمد خیابانی را تجاسر و خودسری در دوره پهلوی اول قلمداد کردند و کشتار مردم و عشایر لرستان را به نوعی سرکوب شورش نامیدند شروع به تاریخ‌سازی کردند يا كتاب «ماموريت براي وطنم» كه به اعتقاد برخي  محققان نوشته شجاع‌الدين شفاست يا مثلا خاطرات لاهوتی كه در دهه ۳۰ چاپ شد و در اصالت این اثر شديدا تردید وجود دارد، گفته شده است كه اين کتاب توسط شاپورجی تقریر و از سوی علی جواهرکلام تحریر شده است. بنابراین تاریخ‌سازی دوره پهلوی، از همان دوران آغاز شد و گسترش یافت. 
 
بعد از انقلاب اسلامی سه گروه به سمت تاریخ‌نگاری پهلوی رفتند؛ مخالفان صد در صد، موافقان صد در صد و گروه بی‌طرف که یک گروه حرفه‌ای و متخصص بودند. نخستین صحبت‌ها از دو گروه دیگر شروع شد که یا له مطلق یا علیه مطلق است و هنوز این دو گروه وجود دارند. 

حتی اگر در ایران نتوانیم نوع له مطلق را ردیابی کنیم اما در خارج از کشور برخی آثار در حال چاپ شدن است و هر دو نوعش وجود دارد. در ایران هم متاسفانه یک سری کتاب‌های بازاری در این دوره چاپ می‌شود که من این‌ها را کتابسازی نمی‌بینم و بیشتر با تاكيد بر جنبه‌های مالی و بيان مطالب عوام‌پسندانه و شلوغ‌نمایی و چيزنويسي و از هر دري سخني گفتن حتي پرداختن به زندگي خصوصي مبتني بر شايعه، در آنها مطرح است که شمارگان کتاب بالا برود و کتاب فروش خوبی داشته باشد. 

از طرفی کوشش‌های آگاهانه‌ای، از سوی دسته‌های مخالف و اقلیت‌های حزبی و گروهی، شدیدا در آثاری با رویکرد کتابسازی می‌بینید. پس باید جدا کنیم آنهایی را که به طور سیاسی و آگاهانه شروع به کتابسازی کردند، چه آنهایی که می‌خواستند رضاشاه و محمدرضا را از خیلی مسائل مبرا کنند چه آنها که با افراط و تفریط به تحلیل رویدادها پرداختند. تفاوت تاريخ‌نگاري دوره پهلوي اول را به راحتي مي‌توان در كتاب‌هاي قبل و بعد از شهريور ۱۳۲۰ ديد. 

باید ببینیم بعد از شهریور ۲۰ مطبوعات در رابطه با رضاشاه چه نوشتند؟ زمانی ‌که مطبوعات آزاد شدند حرف‌هایی که در ۱۶ سال گذشته (قبل از شهریور ۱۳۲۰) داشتند و نمی‌توانستند بزنند در آن یکی دو سال زدند. در حالی‌که در آن ۱۶ سال گذشته در تمام کتاب‌ها و مطبوعات تعریف، تمجید و تکریم بود اما یک دوره کوتاه آزادی که رخ داد مطبوعات از هر چیزی که توانستند زبان به انتقاد گشودند.

نظر شما