شناسهٔ خبر: 14992 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

زنوزی جلالی:‌ ادبیات داستانی دهه ۹۰ خشک و بیابانی است

فیروز زنوزی جلالی،‌ نویسنده در مراسم رونمایی از رمان «دوازدهم» گفت: بدون تعارف در دوران نقاهت ادبیات داستانی قرار داریم،‌دهه ۹۰ ، یک دهه خشک و بیابانی است، تعدد آثار وجود دارد،‌ اما آثار شاخصی دیده نمی‌شود،.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از تسنیم؛ مراسم رونمایی از تازه ترین کتاب علی مودنی با عنوان «دوازدهم» عصر سه شنبه ۲ اردیبهشت با حضور حجت الاسلام والمسلمین سید مجید پورطباطبایی کارشناس مذهبی ، فیروز زنوزی جلالی نویسنه و منتقد ادبی، محمدرضا گودرزی منتقد و علی موذنی نویسنده در بنیاد ادبیات داستانی  برگزار شد.

حجت الاسلام والمسلمین پورطباطبایی نخستین سخنران این مراسم بود که در ابتدای سخنان خود به سابقه چندین ساله خود با نویسنده این رمان اشاره کرد و گفت: برخی مولفه های رمان دوازدهم به گونه‌ای در سابر آثار موذنی نیز به روشنی وجود دارد. سال ۷۴ بنده مسئول اداره کتاب وزارت ارشاد در دوره معاونت فرهنگی آقای مسجد جامعی شدم، پیش از آن چندان با موذنی و آثارش آشنا نبودم تا اینکه رمان «شب آفتابی» وی برای ممیزی به اداره کتاب آمد،  من یک ساعت و نیمه این کتاب را خواندم و در تمام این مدت با کتاب گریستم، پس از آن به دفتر مسجد جامعی رفتم و گفتم این کتاب را باید بدون فوت وقت منتشر کرد.

عضو هیأت علمی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم افزود: یکی از داستان‌های کوتاه موذنی  چندین سال پیش در نشریه دوران منتشر شد، این داستان «سیمینه» نام داشت، داستان کوتاه عاشقانه‌ای که ماجرای ازدواج فردی با یک همسر شهید است. موذنی در این اثر به زیبایی یک رابطه عاشقانه میان همسر شهید و شهید به تصویر کشیده است و با انتشار این قصه در مجله دوران در کنار قصه‌ای از گلشیری، این برداشت برای ما خوانندگان پیش آمد که گلشیری، شاگرد دسته چندم علی موذنی است. این در زمانی بود که گلشیری از سوی برخی جریان‌ها به عنوان قله داستان‌نویسی مطرح می شد.

وی ادامه داد: موذنی در سیمینه دست هدایت‌گری را تصویر می‌کند که شخصیت‌های داستان را هدایت می‌کند و تنها قهرمان داستان است که این دست هدایت‌گر را حس می‌کند و این دست هدایت‌گر در دیگر آثار موذنی نیز آمده است. در داستان دیگری از این نویسنده، دست هدایتگر در پلنگی جلوه می‌کند که رزمنده زخمی‌ای را در ارتفاعات نجات می‌دهد و در دیگر آثار موذنی نیز این حضور را شاهد هستیم.

بوی سفارسی‌نویسی از رمان‌های موذنی به مشام نمی‌رسد

پورطباطبایی با اشاره به فعالیت موذنی در عرصه سفارش‌نویسی گفت: موذنی اگر چه برخی از کارهای خود را به سفارش نوشته است، اما در کارهای وی احساس سفارشی بودن، مشخص نمی شود. به عنوان مثال در رمان «ملاقات در شب آفتابی»، مخاطب با نوشته همراه می شود و احساس سفارشی‌بودن نمی‌کند، زیرا نوشته از دل نویسنده درآمده است و شاید این دست هدایتگر، سوژه را به نویسنده سفارش داده است. در مقابل نویسنده‌ای دیگر یک کار سفارشی برای شهید چمران نوشته بود که در جای جای صفحاتش این سفارشی بودن نمود داشت.

وی با اشاره به رمان «دوازدهم» گفت: در بخشی از کتاب «دوازدهم» که امروز برای معرفی آن جمع شده‌ایم، وقتی به نویسنده  پیشنهادی می‌شود که برای امام زمان(عج) بنویسد، ناخودآگاه می‌ایستد و حس احترام جامعه مذهبی ما به امام زنده، به زیبایی و بدون افتادن در دامن شعار دادن، بیان می‌شود. موذنی به مخاطبی که با مقوله تاریخی امام زمان(عج) آشنا نیست، این آگهی را می‌دهد که هم تاریخی است هم معاصر.

پورطباطبایی گفت: او تلاش کرده مخاطبی که تنها به قصد رمان خواندن به سراغ کتاب آمده و قصدش به دست آوردن اطلاعات تاریخی نیست، را نیز به مسائل تاریخی آگاه کند، او هم چنین به انحرافات تاریخی نیز پرداخته و قهرمان رمان این انحرافات را به نقد کشیده است.

موذنی از سوی چپ و راست بایکوت شده است

عضو هیئت علمی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با بیان این مطلب که درباره موذنی تاکنون بی‌انصافی شده است، تصریح کرد: موذنی از آنجایی که در زیر پرچم چپ یا راست قرار نمی‌گیرد، بایکوت شده است ، او هم از سوی دگراندیشان مورد حمله واقع شده است و هم از سوی طرف مقابل.

وی ادامه داد: زمانی که رمان «شب آفتابی» منتشر شد،  همزمان رمان «عشق سال های جنگ» نیز منتشر شد در حالی که برای این رمان ۴۰ بار نقد در رسانه ها منتشر شد و در طول چند سال ۶ بار تجدید چاپ شد،  اما رمان موذنی در طول ۵ سال تنها یکبار منتشر شد.

موذنی مورد بی‌انصافی جریان‌های مختلف قرار گرفته است

پورطباطبایی گفت: دگراندیشان برخی نویسندگان را که در واقع عددی نیستند، آنچنان بزرگ می‌کنند و آن گاه موذنی را بایکوت می‌کنند،  از این طرف نیز امثال محمدرضا سرشار، موذنی را بایکوت می‌کنند،  به گونه‌ای که در نقد صفات ایشان کم مانده بود بگویند موذنی ملحد است.

«کلیدر» تقلید صرف از «دن آ‌رام» است

وی ادامه داد: رمان «شب نامه» موذنی حدود ۳ هزار و ۳۳۰ صفحه است، این رمان بلند‌ترین رمان کشور است که تاکنون منتشر شده است، اما به آن توجهی نشده و در مقابل رمان «کلیدر» را که تقلید صرف از رمان «دن آرام» است، بلندترین رمان می‌نامیم و آن را آنقدر بزرگ می‌کنیم که مهر سال گذشته نوزدهمین چاپ آن نیز منتشر می‌شود. در حالیکه اگر منصف باشیم «شب نامه» بلندترین رمان معاصر است.

فیروز زنوزی جلالی، نویسنده و منتقد ادبی دیگر سخنران این نشست در سخنانی گفت: سال‌های پیش، در جایی قرار بر این شد که از بین آثار ۲۵ ساله ادبیات دینی، آثار شاخصی را انتخاب کنیم و داوری کنیم که به نتایج عجیبی رسیدیم، علی‌رغم حجم زیاد آثار نوشته شده با موضوع دینی و ائمه معصومین(ع)، به اثر در خور توجهی دست نیافتیم. ما افسوس خوردیم که در تمام این کارها جز چند اثر محدود اثر هنرمندانه‌ای نیافتیم و تنها اثر سادات اخوی و مزینانی بودند که انتخاب شدند.

ادبیات داستانی دینی بیشتر به سینه زنی و نوحه‌خوانی ادبی پرداخته است

وی افزود: پس از انقلاب اسلامی توجه ویژه‌ای به تولید آثار دینی شد، اما این آثار، بیشتر به مستقیم‌گویی، سینه‌زنی و نوحه‌خوانی ادبی پرداختند و اثر درخور و شاخص پدید نیامده است. نویسنده به محض این که وارد این عرصه می‌شود یا شعار می‌دهد یا وارد روضه‌خوانی ادبی می‌شود و به نوعی کار هنرمندانه نیست.

زنوزی جلالی افزود: به دلیل وجود برخی خط قرمزها پرداختن به این عرصه کار هر کسی نیست و جسارت می‌خواهد، کسی که وارد این عرصه می‌شود، باید تبعاتش را نیز بپذیرد، موذنی از کسانی است که این دغدغه درونی را دارند و اگر «ملاقات در شب آفتابی» تا باقی آثار این نویسنده را نگاه کنیم، باورمندی را در آثار وی می‌بینیم.

واقعیات دفاع مقدس هنوز در ادبیات داستانی ما باورمند نشده است

وی گفت: موذنی برای خوشامد فردی یا جایی کار نمی کند، مطمئن هستم برای دلش کار می‌کند و تا مسأله‌ای برایش جا نیافتد، محال است که دست به قلم ببرد. یکی از مشکلات ادبیات داستانی ما این است که به رغم تمام اتفاقات دفاع مقدس این مهم آنچنان که باید و شاید در ادبیات ما جا نیافتاده است، این موضوع هنوز در قالب ادبیات باورمند نشده است.

زنوزی جلالی گفت: در رمان «دوازدهم» نیز این باورمندی مشخص است و استاد داستان‌نویسی که وارد عرصه نوشتن برای امام زمان(عج) می‌شود، می‌گوید که باید نشانه‌ای برای نوشتن این داستان پیدا کنم و تا نشانه‌ای را نمی‌بیند، کار را شروع نمی‌کند و این بخش داستان، بسیار طبیعی و روان است.

باورمندی در ادبیات داستانی اندک شده است

وی افزود: در ادبیات داستانی ما باورمندی مسئله بسیار مهم است و در ادبیات داستانی ما این مسئله که من آن را زمینه علاقمند‌سازی می‌نامم، کمتر دیده می‌شود، اما در آثار موذنی این مسئله به زیبایی ارائه شده است که شیوه ارائه آن در رمان «مامور» علی موذنی کم‌نظیر یا حتی بی‌نظیر است.

زنوزی جلالی با اشاره به ویژگی‌های خاص رمان «دوازدهم» گفت: در «دوازدهم» با داستان روبرو هستیم اما در عین حال واقعیات زندگی امام زمان(عج) نیز به ما گفته می‌شود و از سوی دیگر، تعلیق شگفتی در این رمان وجود دارد که انسان اجازه رها کردن کتاب را به خود نمی‌دهد و در واقع کتاب انسان را رها نمی‌کند.

وی افزود: ارتباط صمیمی و جذاب میان خواننده و کتاب در «دوازدهم» بسیار شگفت انگیز است و یک نویسنده جز این هنر دیگری ندارد که چنین ارتباطی را ایجاد کند. موذنی در واقع دستش را روی قلبش گذاشته است و این کار ادامه دارد و همچنان می‌نویسد.

وی ادامه داد: موذنی در آثار خود، حرف نمی‌زند، بلکه نشان می‌دهد و این کار چکیده همه درس‌های ادبیات داستانی دنیاست و مشابه این در نهج‌البلاغه نیز توسط حضرت امیر(ع) آمده است که خطاب به مالک می‌گوید، ای مالک به من چیزی را نگو بلکه چنان بنویس که انگار به من نشان داده‌ای و موذنی چنین کاری را می‌کند.

در دوران نقاهت ادبیات داستانی قرار داریم

زنوزی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: بدون تعارف در دوران نقاهت ادبیات داستانی قرار داریم،‌دهه ۹۰ ، یک دهه خشک و بیابانی است، این موضوع در جوایز جلال ، پروین و ... مشاهده می‌شود ، حجم آثار بسیار است،  اما زمانی که قصد معرفی اثر شاخص را داریم، اثری نمی بینیم. بنابراین انتشار رمان «دوازدهم» را باید به فال نیک گرفت.

زنوزی تصریح کرد: نوشته موذنی بر دل می‌نشیند و امیدوارم جامعه ادبیات داستانی ایران، به دور از حاشیه، از این کار ارزشمند استقبال کند. از سوی دیگر وجود بنیاد ادبیات داستانی ایران، مسأله ارزشمندی است و همین که این بنیاد بتواند انگشت‌شمار چند کار بی نظیر مانند «دوازدهم» را منتشر کند،  رسالت خود را انجام داده است.

نظر شما